کد مطلب:295038 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:247

پیش گفتار


در فضیلت سرورِ بانوان دو سرا، [1] قلم را یارای نوشتن نیست.

فاطمه علیهاالسلام، گلواژه ی هستی است كه خلقت عالَم، طفیل وجود اوست [2] .

و زمین و آسمان از نور او خلق شد. [3] .

«زهرا» محور پنج تن آل عباست. [4] پدر، او را «اُمّ ابیها» خواند [5] و فرمود: جانم به فدایت، پدر و مادرم به فدای تو باد. [6] .

خاتم انبیا صلی اللَّه علیه و آله و سلم همیشه، پیش پای «فاطمه ی مرضیه» برمی خاست و ایشان را در جای خود می نشاند. [7] .

دستهای پر مهر «كوثرِ علی»، همواره بوسه گاهِ نبیّ مكرّم بود. [8] .

«زهرا»، پاره ی تن پیامبر است و هر كس او را آزار برساند، پیامبر را آزرده است. [9] .

«زهرا»، نه تنها پاره ی تن پیامبر است، كه روح پیامبر است. [10] .

خشم خدا در غضب زهرا نهفته شد و محبت خالق هستی، در عشق به «صدیقه ی كبری». [11] .

عشق به او عین بهشت و خشم او مصداق روشن جهنّم است. [12] .

«صدیقه ی كبری» اولین بانویی است كه در بهشت قدم می نهد و عاشقان حضرتش، در پی ایشان روانه می گردند.» [13] .

بهشتی كه بر در آن، نام «فاطمه» نوشته شده است. [14] .

همان «فاطمه ای» كه مهدی موعود علیه السلام، او را «اسوه ی حسنه» خوانده و ایشان را الگوی خویش قرار داده و به او اقتدا كرده اند. [15] .

«زهرا» چون بخشی از نبوت است، [16] هر چه بگوید بر علی علیه السلام لازم است تا


گردن نهد [17] .

همان «فاطمه ای» كه اگر مرد بود، پیامبر می شد. [18] .

در فضل «حبیبه ی رسول اللَّه» همین بس، كه خدا نیز داوری امور را به او واگذار می كند. [19] .

در توصیف فضایل «شهیدی پهلو شكسته» دریا نیاز است تا انگشت تر كنیم و كتاب مناقبش را ورق زنیم و باز فضایل بی پایان او به آخر نرسد.


اترید ان تحصی فضائل فاطم

نفد الحساب و فضلها لم ینفد


پس من و شما چه دانیم كه «فاطمه» كیست؟ فاطمه و ما ادراك من فاطمه؟

زیرا صادق الائمه علیه السلام فرمود: هر كس مادرم فاطمه ی زهرا علیهاالسلام را شناخت، لیله القدر را درك كرده است. قرآن نیز می فرماید: لیله القدر شناختی نیست.قرآن نیز می فرماید: لیله القدر شناختنی نیست. [20] .

قرآن نیز می فرماید: لیله القدر شناختنی نیست. [21] .

پس می توان گفت: فاطمه زهرا علیهاالسلام را فقط خدا و پیامبر و وصی پیامبر شناختند و بس.



[1] رجوع شود به توضيحات لقب «سيّده» در فصل دوم از بخش دوم.

[2] عن اللَّه تبارك و تعالي: «يا احمد! لولاك لما خلقت الافلاك، و لو لا علي لما خلقتك و لولا فاطمه عليهاالسلام لما خلقتكما.» فاطمه الزهراء عليهاالسلام بهجه قلب المصطفي من مهدها الي لحدها، ج 1، ص 9 به نقل از كشف اللالي لصالح بن عبدالوهاب بن العرندس.

[3] عن النبي صلي اللَّه عليه و آله و سلم قال: «ان اللَّه خلقني و خلق عليا و فاطمه و الحسن و الحسين قبل ان يخلق آدم عليه السلام حين لا سماء مبنيه و لا أرض مديحه و لا ظلمه و لا نور و لا شمس و لا قمر و لا جنه و لا نار. فقال العباس: فكيف كان بدء خلقكم يا رسول اللَّه؟ فقال: يا عم! لما اراد اللَّه ان يخلقنا، تكلم بكلمه خلق منها نورا،ثم تكلم بكلمه اخري فخلق منها روحا ثم مزج النور بالروح فخلقني و خلق عليا و فاطمه و الحسن و الحسين فكنا نسبحه حين لا تسبيح و نقدسه حين لا تقديس فلما اراد اللَّه تعالي ان ينشي ء خلقه فتق نوري فخلق منه العرش فالعرش من نوري و نوري من نور اللَّه و نوري افضل من العرش ثم فتق نور اخي علي فخلق منه الملائكه فالملائكه من نور علي و نور علي من نور اللَّه و علي افضل من الملائكه ثم فتق نور ابنتي فخلق منه السماوات و الارض فالسماوات و الارض من نور ابنتي فاطمه و نور ابنتي فاطمه من نور اللَّه و ابنتي فاطمه افضل من السماوات و الارض، ثم فتق نور ولدي الحسن فخلق منه الشمس و القمر فالشمس و القمر من نور ولدي الحسن و نور الحسن من نور اللَّه و الحسن افضل من الشمس و القمر ثم فتق نور ولدي الحسين فخلق منه الجنه و الحور العين فالجنه و الحور العين من نور ولدي الحسين و نور ولدي الحسين من نور اللَّه و ولدي الحسين افضل من الجنه و الحور العين». بحارالانوار، ج 15، ص 10، ر 11 از مصباح الانوار.

[4] فقال الامين جبرئيل: «يا رب! و من تحت الكساء فقال عزّوجل: هم أهل بيت النبوّه و معدن الرساله، هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها». مفاتيح الجنان، حديث كساء، ص 1020.

[5] فاطمه الزهراء عليهاالسلام بهجه قلب المصطفي من مهدها الي لحدها، ج 1، ص 203، از مناقب.

[6] عن نافع عن ابن عمر: «ان النبي صلي اللَّه عليه و آله و سلم قبل راس فاطمه عليهاالسلام و قال: فداك ابوك، كما كنت فكوني. و في خبر فقال رسول اللَّه صلي اللَّه عليه و آله و سلم: فدك ابي و امي». فاطمه الزهراء عليهاالسلام بهجه قلب المصطفي من مهدها الي لحدها، ج 1، ص 901 به نقل از احقاق الحق، ج 01، ص 185 و نيز بحارالانوار، ج 22، ص 490.

[7] عن عايشه: «... و كانت اذا دخلت علي رسول اللَّه صلي اللَّه عليه و آله و سلم قام اليها فقبَّلها و رحّب بها و أخذ بيدها و اجلسها في مجلسه». فاطمه الزهراء عليهاالسلام بهجه قلب المصطفي، ج 1، ص 183 از ذخائر العقبي، ص 40 و عقد الفريد، ج 2، ص 3.

[8] عن عائشه قالت: «ما رأيت من الناس أحداً أشبه كلاماً و حديثاً برسول اللَّه صلي اللَّه عليه و آله و سلم من فاطمه عليهاالسلام كانت اذا دخلت عليه رحّب بها و قبَّل يديها و أجلسها في مجلسه...». بحارالانوار، ج 43، ص 25، ر 22 از امالي شيخ.

[9] قال رسول اللَّه صلي اللَّه عليه و آله و سلم: «انما فاطمه بضعه مني و من آذاها فقد آذاني». كنز العمال، ج 12، ص 111، ر 34241.

[10] قوله صلي اللَّه عليه و آله و سلم و هو آخذ بيدها: «من عرف هذه فقد عرفها، و من لم يعرفها فهي بضعه مني، هي قلبي و روحي التي بين جنبي، فمن آذاها فقد آذاني». فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفي، ج 1، ص 185 از فصول المهمه، ص 150، نزهه المجالس، ج 2، ص 228، نور الابصار، ص 45.

[11] قال رسول اللَّه صلي اللَّه عليه و آله و سلم: «ان اللَّه ليغضب لغضب عليهاالسلام و يرضي لرضاها». كنزالعمال، ج 12، ص 111، ر 34237؛ بحارالانوار،ج 43، ص 19، ر 2 از مجالس المفيد.

[12] قوله صلي اللَّه عليه و آله و سلم «من احب فاطمه عليهاالسلام ابنتي فهو في الجنه معي و من ابغضها فهو في النار». بحارالانوار، ج 27، ص 116.

[13] عن علي عليه السلام عن النبي صلي اللَّه عليه و آله و سلم: «ان اول من يدخل الجنه انا و انت و فاطمه و الحسن و الحسين. قال علي: فمحبونا؟ قال: من ورائكم». فاطمه الزهراء عليها السلام بهجه قلب المصطفي، ج 1 ص 41، ر 4 از مسند فاطمه الرزهراء عليها السلام للسيوطي، ص 45. و في كنزالعمال، ج 12، ص 110و ر 34234 عن النبي صلي اللَّه عليه و آله و سلم: «اول شخص يدخل الجنه فاطمه بنت محمد و مثلها في هذه الامه، مثل مريم في بني اسرائيل».

[14] قال رسول اللَّه صلي اللَّه عليه و آله و سلم: «ليله عرج بي الي السماء رايت علي باب الجنه مكتوبا: لا آله آله اللَّه، محمد رسول اللَّه، علي حبيب اللَّه، والحسن والحسين صفوه اللَّه، فاطمه عليهاالسلام خيره اللَّه، علذي باغضيهم لعنه اللَّه». بحارالانوار، ج 43، ص 303، ر 65 از كشف الغمه.

[15] عن مولانا المهدي ارواحنا له الفداء: «و في ابنه رسول اللَّه صلي اللَّه عليه و آله و سلم لي اسوه حسنه». بحارالانوار، ج 53، ص 180، ر 9 از احتجاج.

[16] فاجابها اميرالمؤمنين عليه السلام: «لا ويل لك، بل الويل لشانئك، نهنهي عن وجدك يا بنيه الصفوه! و يا بقيه النبوه!...». بحارالانوار، ج 43، ص 148، ر 4 از مناقب. نهنه، نهنهه، نهنهه عن الشي: او را از چيزي بازداشت، جلوش را گرفت.

[17] در وصاياي پيامبر به اميرالمومنين آمده است: «انفذ لما امرتك به فاطمه». بحار الانوار، ج 22، ص 484، ر 18.

[18] امام خميني قدس سره در يكي از سخنرانيهاي خود فرمود: «(حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام) زني كه اگر مرد بود نبي بود، زني كه اگر مرد بود به جاي رسول اللَّه». عبدالرحيم موگهي، فاطمه زهرا عليهاالسلام ياس عصمت، ص 96 به نقل از صحيفه ي نور، ج 6، ص 185، 26/ 2/ 58.

[19] ... روي في المراسيل:«ان الحسن و الحسين كانا يكتبال فقال الحسن للحسين: خطي احسن من خطك. و قال الحسين: لا، بل خطي احسن من خطك.فقالا لفاطمه عليهاالسلام: احكمي بيننا. فكرهت فاطمه ان توذي احدهما فقالت لهما: سلا اباكما. فسالاه. فكره ان يوذي احدهما. فقال: سلا جدكما رسول اللَّه صلي اللَّه عليه و آله و سلم. فقال: صلي اللَّه عليه و آله و سلم: لا احكم بينكما حتي اسال جبرئيل. فلما جاء جبرئيل قال: لا احكم بينهما ولكن اسرافيل يحكم بينهما. فقال اسرافيل: لا احكم بينهما و لكن اسال اللَّه ان يحكم بينهما. فسال اللَّه تعالي ذلك. فقال اسرافيل: لا احكم بينهما و لكن اسال اللَّه ان يحكم بينهما. فسال اللَّه تعالي ذلك. فقال تعلي: لا احكم بينهما ولكن امهما فاطمه تحكم بينهما. فقالت فاطمه: احكم بينهما يا رب! و كانت لها قلاده فقالت لهما: انا انثر بيمگكت جواهر هذه القلاده فمن اخذ منهما اكثر فخطه احسن. فنثرتها و كان جبرئيل و قتئذ عند قائمه العرش فامره اللَّه تعالي ان يهبط الي الارض و ينصف الجواهر بينهما كيلا يتاذي احدهما. ففعل ذلك جبرئيل اكراما لهما و تعظيما». بحار الانوار، ج 43، ص 307، ر 72.

[20] قال الصادق عليه السلام: «انا انزلناه في ليله القدر، الليله، فاطمه و القدر، اللَّه فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرك ليله القدر و انما سميت فاطمه، لان الخلق فطموا عن معرفتها» بحار الانوار، ج 43، ص 65، ر 58 از تفسير فرات بن ابراهيم.

[21] «انا انزلناه في ليله القدر و ما ادراك ما ليله القدر». سوره ي قدر، آيه ي 3.